ای ستاره ها چه شد که در نگاه من
دیگر آن نگاه و نغمه و ترانه مرد؟
ای ستاره ها چه شد که برلبان او
اخر آن نوای گرم عا شقا نه مرد؟
سر نهاده ام به روی نامه های او
وجستجو کنم نشانی از وفای او
رفته است و مهرش از دلم نمی رود
ای ستا ره ها چه شد که او مرا نخواست؟
پس دیار عا شقا ن جاودان کجاست؟
ای کاش باورم میکردی ای کاش از نگاهم میخوندی که بدون تو نمیتونم زندگی کنم
حالا معنی نفس کشیدنو میفهمم حالا که میخوای از پیشم بری میفهم برای چی نفس میکشیدم
منتظرت میمونم
نوشته شده توسط: سید کاظم حسینی دانشجو ی رشته علوم سیاسی دانشگاه پیام نور مهریز00
خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
Atom
:: کل بازدیدها ::
40982
:: بازدیدهای امروز ::
1
:: بازدیدهای دیروز ::
0
:: درباره من ::
:: لینک به وبلاگ ::
:: دوستان من (لینک) ::
عاشق آسمونی
همه چیز...
تحلیل وبررسی مسائل سیاسی
سکوت دل دانشجو
مرکز کار آفرینی فریادرس
:: لوگوی دوستان من ::
:: خبرنامه ::
:: موسیقی وبلاگ::