سکوت دل دانشجو

تکیه کن... دوشنبه 87/3/20 ساعت 11:55 عصر


  • کلمات کلیدی :

    • نوشته شده توسط:

    کاش....؟؟؟؟؟؟ دوشنبه 87/3/20 ساعت 11:50 عصر



  • کلمات کلیدی :

    • نوشته شده توسط:

    سکوت دوشنبه 87/3/20 ساعت 11:0 عصر

    حرفی نمونده باقی سکوت حرف آخر

    تو هم به خاطر عشق از من ساده بگذر

     

     

    ادامه مطلب...


  • کلمات کلیدی :

    • نوشته شده توسط:

    غربت دوشنبه 87/3/20 ساعت 10:0 عصر

    تقدیم به همه ی دانشجوایی که تو شهر خودشون نیستنو غریبن

    (( لطفا روی ادامه ی مطلب کلیک کنید ))

     

    ادامه مطلب...


  • کلمات کلیدی :

    • نوشته شده توسط:

    سکوت بی معناست دوشنبه 87/3/20 ساعت 9:0 عصر

     سکوت بی معناست پرواز را از سر گیر

     



  • کلمات کلیدی :

    • نوشته شده توسط:

    زندگی دوشنبه 87/3/20 ساعت 8:57 عصر

     

     

     زندگی کتابی است پرماجرا  هیچ وقت به خاطر یک ورقش آن را از دست نده

     



  • کلمات کلیدی :

    • نوشته شده توسط:

    خداحافظ جمعه 87/3/10 ساعت 11:14 عصر

                                                             باید من را ببخشید به خاطر اینکه امتحانات دانشگاه نزدیک شده من خیلی حساسم به امتحانات باید درسم بخوانم بنابراین نوشتن وبلاگ را برای مدتی تعطیل میکنم وبلاگ به دست دوستان نویسنده می دهم...

    خداحافظ تا نوشتن دوباره

     



  • کلمات کلیدی :

    • نوشته شده توسط: سید کاظم حسینی دانشجو ی رشته علوم سیاسی دانشگاه پیام نور مهریز00

    السلام علیک یا فاطمة الزهراء شنبه 87/3/4 ساعت 11:32 عصر

    3 جمادی الثانی  پرپر شدن یاس بوستان رسول، بانوی عفاف و عصمت، حضرت زهرای بتول علیهاالسلام را تسلیت می گوییم.

     

    زهرا عصاره عصمت است. زهرا، آیینه پاکی است. زهرا زلال کوثر است. ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی! در شکوه مقام تو حیرانم که معرفت به غبار آستان خانه ات بوسه می زند. برهوت این دنیای خاکی شایستگی میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخم ها و داغ ها و در هجران پدر، غریبانه زیستی و در وداع شبانه ات با پهلویی بیمار، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی...

     

                          



  • کلمات کلیدی :

    • نوشته شده توسط: سید کاظم حسینی دانشجو ی رشته علوم سیاسی دانشگاه پیام نور مهریز00

                       ا

    ای ستاره ها چه شد که در نگاه من
    دیگر آن نگاه و نغمه و ترانه مرد؟
    ای ستاره ها چه شد که برلبان او
    اخر آن نوای گرم عا شقا نه مرد؟
    سر نهاده ام به روی نامه های او
    وجستجو کنم نشانی از وفای او
    رفته است و مهرش از دلم نمی رود
    ای ستا ره ها چه شد که او مرا نخواست؟
    پس دیار عا شقا ن جاودان کجاست؟

     ای کاش باورم میکردی ای کاش از نگاهم میخوندی که بدون تو نمیتونم زندگی کنم

    حالا معنی نفس کشیدنو میفهمم حالا که میخوای از پیشم بری میفهم برای چی نفس میکشیدم 

    منتظرت میمونم



  • کلمات کلیدی :

    • نوشته شده توسط: سید کاظم حسینی دانشجو ی رشته علوم سیاسی دانشگاه پیام نور مهریز00

    سر نوشت سه شنبه 87/2/31 ساعت 11:55 صبح
    خداوند وقتی بندگانش را می آفرید
    ....با پری از مرغ پر طلا
    ....با قلم نوک طلا
    بروی پیشانیشان نوشت قصه ی خوب سرنوشت
    اما نوبت به ما که رسید
    ....مرغ پر طلا پرید
    ....قلم نوک طلا شکست
    و خداوند پری از مرغ غم گرفت و بروی پیشانیم نوشت قصه ی تلخ سرنوشت
     
                        سر نوشت را نتوان از سرنوشت                         
     


  • کلمات کلیدی :

    • نوشته شده توسط: سید کاظم حسینی دانشجو ی رشته علوم سیاسی دانشگاه پیام نور مهریز00

    <      1   2   3      >

    خانه
    مدیریت
    پست الکترونیک
    شناسنامه
     RSS 
     Atom 



    :: کل بازدیدها ::
    41574


    :: بازدیدهای امروز ::
    4


    :: بازدیدهای دیروز ::
    3



    :: درباره من ::

    سکوت دل دانشجو

    :: لینک به وبلاگ ::

    سکوت دل دانشجو


    :: دوستان من (لینک) ::

    عاشق آسمونی
    همه چیز...
    تحلیل وبررسی مسائل سیاسی
    سکوت دل دانشجو
    مرکز کار آفرینی فریادرس


    :: لوگوی دوستان من ::














    :: خبرنامه ::

     

    :: موسیقی وبلاگ::